کرسی اخلاق قرآنی

د‌ین‌ورزی و مهندسی روابط

اشاره: قرآن کریم در کنار بیان احکام و عقاید، آموزه‌های اخلاقی فراوانی دارد که اصول مترقی رفتار مومنانه و الگوی تمام‌عیار زیست مسلمانی را به تصویر کشیده است که می‌توان در ارتباط با خدا و خلقش به کار بست. اینک با ما همراه باشید تا با یکی دیگر از جلوه‌های سبک زندگی مومنانه از رهگذر آیات قرآن، آشنا شویم.
نویسنده: دکامی، دانشجوی دکترای الهیات دانشگاه تهران

دین ورزی

 

 

گرانبهاترین محصول کارخانه هستی که دست آفرینش‌گر حضرت صانع به خلعت وجود آراسته است، همانا انسان است که حق تعالی، کریمه «فتبارک الله احسن الخالقین» و نیز « لقد کرمنا بنی آدم» را در حقش نازل کرده است. خالق هستی این محصول استثنایی و پیچیده را با کتاب راهنمایی همراه کرده است که ابعاد پیدای و پنهان آن را مو به مو می‌شکافد و تفسیر می‌کند.
در این کتاب راهنما، از مجموعه‌ای معارف مربوط به آغاز و انجام هستی، چیستی انسان، چگونگی روابط او با اشیاء بیرون، جایگاه آدمی در نظام هستی، چیستی و چگونگی زندگی، و... سخن به میان آمده است که کلید سعادت هر دو سرا را در دست آدمی می‌نهد.
برای اینکه ره گم نشود و خط سیر تکامل انسان به‌درستی ترسیم شود، باید این کتاب راهنما، حفظ شود و حافظ آن، کسی است که به راز‌های سر به مهر آن، آشناست. مجموع این کتاب و آنچه در تفسیر آن از زبان این مرزبانان کتاب‌شناس، می‌تراود، دین نام گرفته است.
و دین، برنامه زندگی است. و تنها انسان‌ دین‌دار نه بلکه بالاتر، دین‌ورز است که در پرتوی آموزه‌های این کتاب صامت و آن کتب ناطق، به گنج سعادت، دست خواهد یازید.
اما این مهم، حاصل نمی‌شود مگر در پرتو شناخت و معماری سه گونه رابطه:

الف- رابطه انسان با خود:

انسان دین‌ورز که باید خود را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند، می‌باید جهت  اعمال خود را در این راستا و متناسب با این مسیر قرار دهد. در قرآن کریم، در آیه 105 سوره مائده، آمده است: «یا ای‌ها الذین امنو علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی مرجعکم جمیعاً فینبئکم بما کنتم تعلمون» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمی راند. بازگشت همه شما به سوی خداست. پس شما را از آنچه می‌دادید آگاه خواهد کرد).

ب- رابطه انسان با خدا:

انسانی که از بندگی جز خدا روی بر می‌تابد و بدو روی میآور،د فکر و ذکر خود را به او مشغول می‌دارد. در آیه 205 از سوره اعراف آمده است: «و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القول، بالغدو و الآصال، و لا تکن من الغافلین» ( و در دل خویش، پروردگارت را بامدادن و شامگاهان با تضرع و ترس، بی صذای بلند، یاد کن و از غافلان مباش).

ج- رابطه انسان با دیگران (= مردم):

انسان دینداری که خود را مختار و البته  مسئول و متعهد می‌داند نمی‌تواند به سایر همنوعان خود بی اعتنا باشد. در قران کریم در آیه یکم سوره انفال آمده است: « ... و اصلحوا ذات بینکم» ( ... و با یکدیگر سازش کنید) (بخشی از  آیه اول سوره انفال)؛ و آیات اخلاقی فراوان دیگری که در رابطه رفتار انسان با دیگران بیان شده است؛ از جمله در سوره حجرات.

د- رابطه انسان با طبیعت:

نزد انسان دیندار جهان طبیعت به عنوان آیتی از آیات الهی است که انسان با مشاهده آن عظمت خالق وآفریدگار این مجموعه عظیم را می‌نگرد و ایمان خویش را به خدای خود تقویت می‌کند.  
در سوره فصلت آیه 35 آمده است: « سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق او لم یکف  یکف بربک انه علی کل شئ شهید» ( به زودی نشانه‌های خود را در افق‌ها[ی گوناگون] و در دل‌هایشان بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان روشن گردد که او خود حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزی است).
 انسانی که خود را در چنین موقعیت و زمینه ای بیابد در مواجهه با مشکلات می‌تواند بر آن‌ها فائق گردد.
بنابراین می‌توان گفت

بحران‌های فراوان امروزی که برون رفت از آن‌ها بس دشوار و شاید محال می‌نماید در پرتو تعالیم دینی و تمسک به ذیل دین ممکن می‌شود، زیرا انسان برنامه‌هایی اطمینان بخش درباره رابطه‌های مختلف خود دارد و با طیب خاطر می‌تواند از عهده حل مشکلات بر آید.

در بخشی از خطبه صد و پنجاه و دو نهج البلاغه می‌خوانیم « خداوند شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام بر گزید، زیرا اسلام نامی از سلامت است و فراهم کننده کرامت جامعه است. خداوند راه و روش اسلام را بر گزید و حجت‌هایش را از علمی که آشکار و راهی که پنهان است روشن گردانید. شگفتی‌های آن تمام نشود و عجایبش به پایان نرسد. در اسلام کشتزارهایی است چر از نعمت و چراغ‌هایی است که تاریکی‌ها را بزداید. دروازه‌های خیر جز با کلیدهای آن گشوده نشود و تاریکی‌ها جز به چراغ‌های آن بر طرف نگردد. وارد شدن به قرقگاهش را ممنوع کرد وداخل شدن به چراگاه‌هایش را آزاد گذارد[= گذاشت]. هر که شفا خواهد شفایش درآن است؛ وهر که بی نیازی می‌جوید بی نیازیش در آن است».